اگر هر کدام از ما آدمهایی را استخدام کنیم که کوچکتر از ما باشند به شرکتی پر از کوتوله ها تبدیل می شویم. ولی اگر هر کدام از ما آدمهایی بزرگتر از خودمان را به کار گیریم، تبدیل می شویم به شرکت غولها.
David Ogilvy – مدیر عامل شرکت ogilvy and mather
صندلیهای خالی را پر کن
کارآفرینها آدمهایی رمانتیک و ناامید هستند که باعث می شوند به طرز وحشتناکی مدیر استخدام کنند. کمک بگیرید.
یک کارآفرین نباید فقط بر اساس امیدواری کسی را استخدام کند.
فقط اشتیاق افراد برای استخدام کافی نیست – باید مدارک را استخدام کنید. شما زمان و منابعی ندارید برای آموزش یا ارتقاء مهارتها یا روش آدمها. خیلی ساده ، فقط آنهایی را استخدام کنید که با ارائه شواهد ،چیزی را که شما میخواهید داشته باشند.
- عقلانی
- واقع بینانه
مدارک را استخدام کن، نه امید را
استیو جابز : تنها راه تسلط بر صنعت، کامل کردن ماموریت بزرگ و اثر گذاری روی دنیا این است که یاد بگیرید چگونه مدیر استخدام کنید، آدمها را نگهدارید و بهترینها را از با استعدادها بکشید بیرون.
پرهزینه ترین اشتباهات:
یک کسب و کار متوسط بین ۶۵ تا ۸۰ درصد هزینه های عملکردی اش خرج حقوق و دستمزد میشود.
صورت حساب به خاطر استخدام آدمهای ضعیف
استخدامهای ضعیف شامل :
- آدمهای خوب : یک کارمند خوب فقط به اندازه نصف ظرفیتش کار میکند. (اینترنت ، ایمیل ، گفتگوهای بین کار ، کارهای شخصی …..در خوشبینانه ترین حالت نصف ظرفیت کار میکند)
- آدمهای بد :تنها یک قدم پایین تر از کارند خوب، این کارمندها بیش از حقوقی که به ازای هر ساعت دریافت میکنند ، خسارتهای نامحسوسی به شرکت میزنند. کارمندان بی میل و بی قید روحیه شرکت را پایین میآورند و مشتریها را منحرف میکنند
- آدمهای زشت : هزینه استخدام ، اموزش، حفظ افراد و قطع همکای با کارمندانی که عملکرد پایینی دارند ، همراه با هزینه اشتباهات، موقعیتهای ازدست رفته و شکستهای مرتبط با این افراد، هزینه میانگین استخدام نامناسب ۱۵ برابر درامد سالانه آن فرد می شود.
برای استخدام آدمهای مناسب وقت کافی میگذارید؟؟؟؟؟
خوب به اندازه کافی خوب نیست . تنها گزینه تان استخدام عالی هاست
کارمند عالی : جایگزین سه کارمند خوب و تعداد بی نهایتی از کارمندهای نامناسب
- کارمندان درجه یک مثل آهن ربا درجه یکها را جذب میکنند. هر چقدر آدمهای درجه یک بیشتری داشته باشید. درجه یکهای بیشتری را جذب میکنید.
- درجه یک ها پیروز می شوند
- کسب و کار یعنی آدمها ( نه سود و زیان ، نه ترازنامه ، نه سیستم ، ….)
- تنها اصلی که در این روزگار تغییر نکرده، تیمی است که بهترین بازیکنها را دارد.
- درجه یکها مجانی هستند.
- حاضرید به یک نفر سالانه ۲۵۰ هزار دلار حقوق و مزایا بدهید در صورتیکه ۵ میلیون دلار به درآمدتان اضافه کند؟
- اگر کسب و کارتان چیز با ارزشی برای عرضه به بازار دارد همیشه میتوانید یک درجه یک را استخدام کنید.
- رهبران موفق، همیشه موفقیتشان به خاطر تیمی عالی است که دور و برشان را گرفته
- خیلی از این آدمهای موفق خیلی راحت اعتراف میکنند که بیشتر هم تیمی هایشان ، باهوشتر ، با استعدادتر و ماهرتر از خودشان هستند و اصلا هدف از استخدام آنها همین بوده است
ایجاد محیطی با کارایی بالا:
فرهنگ یک سازمان حول آدمهایی به وجود می آید که شرکتی را بنا میکنند.
تنها راه شکل دادن به آن ، تمرکز بر استخدام آدمها با ویژگیهایی است که میخواهید آن فرهنگ را داشته باشند.
برای داشتن محیطی با کارایی بالا ،باید آدمهایی را استخدام و حفظ کنید،که کارایی بالا دارند.
استخدام : مهارت کلیدی شما
استادانه استخدام کنید: سه قانون
قانون اول : بدانید چه میخواهید : آدمهای درست در کسب و کارتان چگونه آدمهای هستند؟چه چیز بین عالیها و خوبها تفاوت ایجاد میکند؟ یک آدم درجه یک در کسب و کارتان با این سه معیار همخوان است:
- از شما بهتر است
- آنها شخصیت دارند
- آنها عاشق هستند
قانون دوم : بدانید چه میخواهند:مردم چیزی را که فکر میکنید میخواهند، نمیخواهند. اگر نگران پرداخت حقوق درجه یکها هستید کاملا اشتباه میکنید. چیزی که در نظر نگرفته اید این است: همانطور که کارآفرینهایی مثل شما معنی حضور در کسب و کار را از نو ساخته اند. کارمندها هم به کار و شغل به روش جدیدی نگاه میکنند. ۵ چیز که کارمندها در محیط کار دنبالش هستند : (بر اساس کتاب درجه بندی برتر – برد اسمارت)
- آدمها: عالی ها میخواهند با عالیها کار کنند
- چالش: عالیها میخواهند بخشی از چیزی عالی باشند. کاری که به هیجانشان آورد
- موقعیت: عالیها موقعیتی برای پیشرفت میخواهند. محتاج روندی صعودی و هدفی خاص هستند.
- رشد:
- پول: البته عالیها میخواهند در ازای کار عالی که انجام میدهند پول خوبی هم بگیرند. پول اولین عامل انگیزه بخش نیست ، فقط بر اساس حقوق پرداختی استخدام نکنید.
قانون سوم : عامل ت : چیزی که باعث جدابیت می شود، انجام دادن یک کار معنا دار است. انسانها دوست دارند تفریح داشته باشند. دوست دارند عاشق کاری باشند که انجام می دهند. می دانند که دو-سوم عمرشان را به کار کردن میگذرانند این زمان به اعمال شاقه یا فقط وقت گذراندن بگذرد. جوری که انگار محکومیت زندان دارند.زندگیشان (آن دو-سومی را که تحت تاثیر قرار داده است) باید جالب ،معنادار و پر فایده باشد.