بخشی از کتاب نامه به پدر

درباره کتاب

” نامه به پدر” حاوی اعتراضهای فرانتس کافکا به نظام پدرسالارانه ای  است که باعث ایجاد طرح واره های ناسالم در ذهن او شدند.
این کتاب که هرگز به دست مخاطبش (پدر کافکا) نرسید بیانگر کوششی است که نویسنده در آن، زیرین ترین لایه های روابط خانوادگی را کاویده و از این منظر بسیاری از دردمندی های جان و روانش را غنای هنرمندانه بخشیده است.

نامه چنین آغاز می شود: “پدر بسیار عزیزم، به تازگی پرسیدی چرا به نظر می آید از تو می ترسم. هیچ وقت نمی دانستم چه پاسخی بدهم، کمی به این دلیل که به راستی ترس بخصوصی در من بر می انگیزی و شاید باز به این دلیل که این ترس شامل جزئیات بی شماری است که نمی توانم همه آنها را بسنجم و به طور شفاهی بیان کنم. اکنون هم که می کوشم با نامه پاسخت را بدهم باز هم پاسخی ناکامل خواهد بود زیرا حتی هنگام نوشتن، ترس و پیامدهایش رابطه من و تو را مخدوش می کند و اهمیت موضوع از حافظه و درک من پا فراتر می گذارد.

ادامه خواندن “بخشی از کتاب نامه به پدر”