خلاصه کتاب Rework – نوشته Jason Fried – قسمت ششم

به اندازه کافی خوب ، کافی است

  • خیلی ها حل مسائل را با پیچیده ترین حالت انجام می دهند.
  • سعی کنید راهکار جودو را بکار ببندید. موثر ترین حرکت با کمترین تلاش
  • بخشی از راه حل ، شناخت درست مساله است.
  • فرض کنید مساله مون این است که می خواهید یک دید پرنده داشته باشیم . یک راه، رفتن به بالای قله اورست است که راه سختی است. راه دیگر شاید رفتن به پشت بام یک ساختمان بلند با آسانسور باشد. این راه حل جودو است.
  • لازم نیست مهارت های خارق العاده خود را در حل مسائل به نمایش بذارید. شما فقط باید کاری کنین که مساله حل شود و راه خود را ادامه دهید.

  • گاهی یک راه حل عالی اثر راه حل را از بین می رود و یک راهکار با کیفیت پایین تر شاید به اندازه کافی خوب باشد.
  • وقتی با یک راه خوب کار انجام می شود آنرا انجام دهید. این بهتر از تلف کردن منابع و حتی بهتر عدم انجام هیچ کاری است چون شما توان یک راهکار پیچیده را ندارید.
  • این را در نظر داشته باشید که همیشه فرصت دارید که کار خوب را به کار عالی تبدیل کنید

موفقیت های سریع

  • نیروهای حرکت آنی، سوخت انگیزه هستند.
  • باعث حرکت شما و هدایت شما می شود. بدون آنها شما هیچ جایی نمی توانید بروید.
  • اگر شما از کاری که در حال انجام آن هستید انرژِی و انگیزه نگیرید ، این اصلا خوب نیست
  • باید بتوانید کارهای جاری را کامل کنید و بعد به کار بعدی بروید.
  • هیچ کس دوست ندارد روی پروژه ای که خط پایان قابل تصوری ندارد کار کند.
  • برای نگهداری انگیزه خود پیروزی های کوچک را در طول مسیر ترتیب دهید
  • حتی یک رشد خیلی کوچک می تواند به شما حس خوبی بدهد.
  • جذابیت از این نشأت میگیرد که یک کاری را انجام دهید و به مشتریان اجازه دهید از آن استفاده کنند.
  • برنامه ریزی برای یک منو برای یکسال خسته کننده است. در مقابل ایجاد یک منوی جدید ، سرو غذا و گرفتن بازخورد از آن فوق العاده است. لذا خیلی معطل نشوید.
  • اگر روی یک پروژه طولانی مدت کار می کنید ، برنامه ریزی کنید که هفته ای یک روز یا هر دو هفته ، پیروزی های کوچک ترتیب دهید تا تشویق شوید. پیروزی کوچک باعث می شود شما جشن داشته باشید و خبر های خوب منتشر کنید. و این اخبار خوب تداوم پیوسته دارد.
  • اگر هر دو هفته یک خبر خوب اعلام شود ، به تیم انرژی می دهید و به مشتریان هم فرصتی برای لذت بردن
  • لذا از خود سوال کنید که در دو هفته چه کاری می توانم انجام دهم؟ و برید برای انجام آن.
  • آنرا عرضه کنید و بذارید مردم از آن استفاده کنند و مزه کنند ، بازی کنند .

یک ابرقهرمان نباشید

  • بیشتر مواقع بهتر است که یک تسلیم شونده باشید بجای اینکه یک قهرمان باشید.
  • برای مثال یک کار را قرار بوده در ۲ ساعت انجام دهید و ۴ ساعت گذشته و یک چهارم آن انجام شده است. با خود می گویید ، من نباید الان تسلیم شوم. من تا الان ۴ ساعت وقت گذاشته ام!
  • با این حرف در مد قهرمان وارد می شوید. و گاهی این باعث یک کار سربار خواهد شد. اما آیا ارزشش را دارد ؟ شاید نه. آن کار ارزش ۲ ساعت را داشت اما نه ۱۶ ساعت. در آن ۱۶ ساعت می توانستید بسیاری از کارهای دیگر را انجام دهید. بدتر این است که طی این ۱۶ ساعت خود را از گرفتن بازخورد منع کرده اید که ممکن است بطور کلی مسیر را اشتباه رفته باشید.
  • گاهی قهرمانها هم لازم دارند یک فرد دیگر کارشان را ببیند و در مورد آن نظر دهد.
  • ما این تجربه را داشتیم لذا این قانون را گذاشتیم که اگر کاری بیش از دو هفته طول کشید ما از یک نفر دیگر بخواهیم که به آن نگاهی بیاندازد. شاید هیچ کاری نتواند برای آن انجام دهد اما حداقل می تواند آنرا سریع مرور کند .
  • خیلی وقت ها یک راه کار واضح دقیقا مقابل شماست اما نمی توانید آنرا ببینید.
  • در نظر داشته باشید که یک راه روشن و خیلی خوب می تواند تسلیم شدن باشد. مردم تسلیم را معادل شکست در نظر می گیرند اما گاهی این دقیقا کاری است که باید انجام دهید. اگر زمان خیلی زیادی را روی کاری گذاشته اید که ارزشش را نداشته است آنرا ترک کنید. بدترین کار در این مواقع این است که زمان بیشتری را برای آن قرار دهید.

به رخت خواب بروید

  • فراموش کردن خواب یک ایده بد است.
  • با وجود اینکه ساعات اضافه تری دارید اما هزینه آنرا بعد باید پرداخت کنید.
  • شما خلاقیت خود ، روحیه و نگرش خود را با اینکار خراب خواهید کرد
  • اگر هر چند از گاهی لازم است که شب نخوابید اوکی است اما مواظب باشید تبدیل به عادت نشود
  • اگر این موضوع تبدیل به عادت شود هزینه هایی که باید بپردازید موارد زیر خواهد بود:
    • لجاجت
    • عدم خلاقیت
    • روحیه تقلیل یافته
    • زود رنجی
  • اینها فقط تعدادی از هزینه های خوب نخوابیدن است.

تخمین های بی اساس

  • ما تخمین زنندهه های وحشتناکی هستیم
  • فکر می کنیم می توانیم حدس بزنیم یک کار چقدر طول می کشد با وجود اینکه هیچ ایده ای در مورد آن کار نداریم.
  • عمدتا بر اساس بهترین وضعیت تخمین می زنیم.
  • این دقیقا همان دلیلی است که تخمینها، هفته ها ، ماهها و سالها به طول می انجامد
  • واقعیت این است که شما نمی توانید آنچه رخ می دهد را قبل از آن پیش بینی کنید
  • چقدر پیش آمده که فکر می کردین ۵ دقیقه ای کارتون در سوپرمارکت تمام است اما یک ساعت طول کشیده
  • یا اینکه فکر می کردین تمیز کردن اطاق چند ساعت طول می کشه در حالی که تمام روز وقت تون را گرفته است
  • حتی در این کارهای ساده نیز تخمین های ما دو یا سه برابر می شود.
  • وقتی ما نمی توانیم چند ساعت را تخمین بزنیم چطور می خواهیم یک پروژه ۶ ماهه را تخمین بزنیم
  • راه حل : کارهای بزرگ را به کارهای کوچک تقسیم کنید.
    • وقتی کارها کوچکتر است راحت تر تخمین زده می شود
    • گرچه ممکن است این تخمین ها هم نادرست باشه اما به مراتب خطا از یک تخمین بزرگ کمتر است.
  • بجای یک پروژه ۱۲ هفته ای ، از ۱۲ پروژه یک هفته ای استفاده کنید.

لیستهای بزرگ انجام نخواهند شد

  • سعی کنید لیست کارها را کوتاه تنظیم کنید.
  • هر چه لیست کارهای انجام نشده طولانی تر باشد ، احساس بدتری خواهید داشت
    • و در نتیجه در یک نقطه مشخص، ناگهان کل لیست را کنار می گذاریم چون احساس بدی داریم
  • راه حل بهتر : بجای لیستهای بزرگ ، از تعدادی لیست کوچک تر استفاده کنید
    • درست است که همچنان همان کارهای باز را دارید اما الان شما به یک تصویر کوچکتر نگاه می کنید و این ایجاد رضایت ، انگیزه و پیشرفت می کند.
  • هر زمان می توانید مسائل را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید.
  • این کار ساده اثر عجیبی روی کارایی و انگیزه خواهد داشت
  • یک پیشنهاد سریع در مورد اولویت بندی:
    • با اعداد یا لیبل ها اولویت بندی نکنید
    • از گفتن اینکه این اولویت بالا دارد و این اولویت پایین پرهیز کنید
    • همچنین نگویید این اولویت سوم و این اولویت اول
  • بجای اینکار لیست را به ترتیب اهمیت از بالا به پایین تشکیل دهید.
  • با این روش شما همیشه یک کار اولویت برای انجام در مرحله بعدی را خواهید داشت

تصمیمات کوچک بگیرید

  • تصمیمات بزرگ سخت گرفته می شوند و سخت تغییر پیدا می کنند
  • در مقابل اگر انتخاب ها به اندازه کافی کوچک باشد ، به اندازه کافی موقتی خواهد بود. زمانی که تصمیمات کوچکی میگیرد ، شما نمی توانید اشتباهات بزرگی انجام دهید. این تصمیمات کوچک به این معنی است که شما می توانید آنها را تغییر دهید و اگر اشتباه کرده باشید ، جریمه سنگینی پرداخت نمی کنید. فقط آنرا اصلاح می کنید.
  • گرفتن تصمیمات کوچک به این معنی نیست که شما نمی توانید یک برنامه بزرگ یا یک ایده بزرگ داشته باشید. این فقط به این معنی است که شما معتقد هستید که بهترین راه برای رسیدن به آن چیزهای بزرگ تمیمات کوچک در هر زمانی است

کپی نکنید

  • گاهی کپی کردن جزئی از پروسه یادگیری است مثل زمانی که شما یک دانشجوی هنر را می بینید که از روی یک نقاشی در موزه تقلید می کند یا یک طبال که تک نوازی یک هنرمند دیگر را تمرین می کند. زمانی که دانشجو هستید ، این کارها می تواند برای پیدا کردن مسیر خودتون مفید باشد.
  • متاسفانه کپی کردن در محیط کسب و کار معمولا یک ناهنجاری است. شاید بدلیل دنیای کپی و پیستی باشد که در این دوره در آن زندگی می کنیم.
  • من فکر می کنم این فرمول شکست است. مساله این است که با چنین کپی سازی هایی شما فهم درست را نادیده میگیرد و این فهم ، راه چگونگی رشد است.
  • حجم کار بزرگی که تولید کنندگان اصلی روی چیزی می گذارند پنهان است. یک کپی هرگز به عمق آن نمی رسد.
  • با کپی شما همیشه در موقعیت منفعل هستید. هیچگاه رهبر نخواهید بود. همیشه دنباله رو هستید.

محصول خود را منحصر بفرد کنید

  • اگر شما موفق هستید ، مردم سعی می کنند که کار شما را کپی کنند . این یک حقیقت در زندگی است اما یک راه خیلی خوب وجود دارد که از کپی شدن محافظت کنید. خودتون را جزئی از محصول یا سرویس قرار دهید .
  • محصول خود را تبدیل به چیزی کنید که هیچ کس دیگری نتواند آفر دهد.
  • یک جفت کفش از سایت Zappos با همان کفش در هر سایت دیگری یکسان است اما Zappos خودش را با ایده های مدیرعاملش متمایز کرده با نوع خدمات مشتری که در هر چیز می دهند
  • کارمندان واحد خدمات مشتریان این شرکت ، از متنهای از پیش آماده استفاده نمی کنند و اجازه دارند هر میزان لازم است با مشتری صحبت کنند. مرکز تماس شرکت از دفتر مرکزی جدا نیست . همه کارمندان این شرکت حتی کسانی که در خدمات مشتریان کار نمی کنند باید شروع کارشون با ۴ هفته پاسخگویی تلفنی و کار در انبار شروع شود. چنین جانبداری ای از خدمات مشتریان چیزی است که Zappos را از باقی فروشندگان کفش منحصر می کند.
  • وجودتون را در محصول خود و همه آنچه حول آن است تراوش کنید: روش فروشش ، نحوه پشتیبانی اش ، نحوه توضیح در مورد آن و طریقه حمل آن.
  • رقبا نمی توانند شما را در محصول تون کپی کنند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − پانزده =