خلاصه کتاب Rework – نوشته Jason Fried – قسمت پایانی
اونها سیزده ساله نیستند
زمانی که شما با مردم مثل بچه ها رفتار کنید ، نتیجه این خواهد بود که برخورد بچه گانه هم تحویل خواهید گرفت
خیلی از شرکتها و مدیران با افراد شرکت خودشون اینگونه برخورد می کنند
زمانی که شما بطور دائم برای همه چیز باید کاها را تایید کنید ، فرهنگی خواهید ساخت که هیچ فکر کننده ای وجود ندارد
با اینکار فضایی را می سازید که فریاد می زند من به تو اعتماد ندارم
شما بالاخره نمی توانید ۸ ساعت کار از افراد بگیرید. این یک افسانه است. آنها باید ۸ ساعت در دفتر باشند اما ۸ ساعت کار مفید نخواهند داشت. مردم به تفریح هم احتیاج دارند.
مقداری youtube و facebook آسیبی نمی زند.
بجای هزینه نیروهای ای تی جهت مانیتور کردن کارمندان آیا بهتر نیست وقت روی ارزشهای واقعی قرار دهند؟
هزینه عدم اعتماد به کارمندان بسیار زیاد است.
افراد را ساعت ۵ به خانه هایشان بفرستید
یک کارمند رویایی برای بیشتر شرکت ها فردی است حدود ۲۰ و اندی سال که تا جایی که می تواند زندگی بیرون از محیط کار نداشته باشد و ۱۴ ساعت در روز کار کند و حتی پشت میز خود بخوابد
پر کردن اطاقها از اینگونه افراد آنقدر که به نظر می آید خوب نیست
شما ساعت بیشتر احتیاج ندارید. شما ساعتهای بهتر احتیاج دارید.
زمانی که افراد کاری برای انجام در منزل دارند مجبور هستند که کارهایشان را در شرکت تمام کنند و بهینه تر کار کنند تا بتوانند دنبال فرزندانشان بروند یا به تمرین گروه سرود برسند. لذا باید از زمان شون هوشمندانه استفاده کنند
یک قول مشهور می گوید : اگر می خواهید کاری کامل شود ، آنرا به پر مشغله ترین فردی که می شناسید بسپارید”
بنابر این شما به افراد پر مشغله احتیاج دارید. کسانی که بیرون از محیط کار دارای زندگی هستند. کسانی که باید به بیش از یک چیز اهمیت دهند.
نباید انتظار داشته باشید که کار تمام زندگی افراد باشد
با اولین زخم ، رد زخم ایجاد نکنید
اگر اشتباهی برای بار دوم تکرار شد ، موقعیت اینرا دارد که تبدیل به یک قانون (Policy) شود.
اگر یک نفر با شلوارک به شرکت آمده است نیاز به یک دستور العمل نوع پوشش ندارید.
فقط می توانید به او بگویید که از این پس شلوارک نپوشد.
سیاستهای سازمانی ، در واقع جای زخم هستند. آنها کد شده هستند تا اتفاقاتی که افتاده تکرار نشود.
این همان جایی است که بروکراسی متولد شده است. هیچ کسی نمیخواهد در سازمانش بروکراسی داشته باشد اما آن بطور پنهانی وارد سازمانها می شود.
بنابر این با اولین زخم ، رد زخم ایجاد نکنید.
مثل خودتون حرف بزنید
صحبتهای خشک و رسمی ، اعلان های رسمی مثل دوستان مصنوعی هستند. این چیزها مثل ربات می مانند .
با مشتریان مثل دوستان خودتون صحبت کنید.
چیزها را طوری توضیح دهید مثل اینکه شما در کنار آنها نشسته اید.
وقتی با ۴ کلمه می توانید توضیح دهید از ۸ کلمه استفاده نکنید.
طوری بنویسید که خوانده شود. طوری ننویسید که فقط نوشته باشید.
هر موقع چیزی نوشتید آنرا با صدای بلند بخوانید .
آیا آن همانطور به نظر می رسد که شما با یکی صحبت می کنید؟ اگر نه ، چطور می توانید آنرا راحت تر بیان کنید؟
چه کسی گفته است نوشته ها باید رسمی باشند
قوانین را فراموش کنید و ارتباط بر قرار کنید
کلمات ۴ حرفی خطرناک
تعدادی کلمات ۴ حرفی هست که هرگز نباید در بزینس از آنها استفاده کنید
این کلمات شامل موارد زیر است:
Need
Must
Can’t
Easy
Just
Only
Fast
این کلمات مثل یک زنگ خطر هستند که باعث می شود پروژه ها به تاخیر بیفتد
زمانی که از اینها استفاده می کنید شما یک وضعیت سیاه و سفید ساخته اید اما حقیقت ، سیاه و سفید نیست لذا افراد ناراحت می شوند و مشکلات شروع می شود
Need
خیلی چیزهای کمی است که احتیاج است حتما تمام شود
بجای این کلمه از maybe استفاده کنید
یا بگویید : شما در مورد این موضوع چه فکری می کنید؟
یا : این چطور به نظر می رسه؟
یا : تو فکر می کنی می تونیم از دست این خلاص شویم؟
Can’t
وقتی این جمله را می گویید شما احتمالا می توانید آنرا انجام دهید
بعضی از عباراتی که معنای مخالف نتوانستن می دهد :
“ما نمی توانیم این را عرضه کنیم زیرا این به نظر درست نمی آید” ، یا : “ما نمی توانیم وقت بیشتری روی این بگذاریم زیرا ما باید محصول را عرضه کنیم” هر دو این عبارات نمی تواند درست باشد.
Easy
این لغتی است که برای توضیح کار دیگران استفاده می شود. “این باید برای تو راحت باشد درسته؟”
توجه کنید که عمدتا افراد کار خودشون را ساده تلقی نمی کنند
برای خودت می گویی ” بذار نگاهی بهش بندازم” اما برای دیگران “آنرا انجام بده”
این کلمات معمولا در جر و بحث ها استفاده می شوند.
مواظب پسر عموهای این کلمات هم باشید (everyone , no one, always , newer)
این کلمات خیلی خطرناک تر هستند وقتی با هم استفاده می شوند:
We need to add this feature now
We can’t launch without this feature
Everyone wants it
It’s only one little thing so it will be easy
You should be able to get it in there fast
این ها دستور پخت یک فاجعه است
ASAP (As soon as possible) زهر است
از گفتن این عبارت پرهیز کنید
همه دوست دارند کارها در سریعترین زمان ممکن انجام شود
زمانی یک نفر در انتهای همه جملاتش از این عبارت استفاده می کند یعنی همه کارهایش با اولویت است و کسی که همه کارهایش با اولویت است و این یعنی اولویتی در کار نیست
این فقط یک استرس مصنوعی ایجاد می کند که باعث وخیم تر شدن اوضاع می شود
لذا سعی کنید زبان موارد اضطراری را برای کارهای اضطراری نگه دارید
الهام (Inspiration) تاریخ مصرف دارد
همه ما ایده هایی داریم. ایده ها فنا ناپذیر هستند و همیشه هستند
آنچه تاریخ مصرف دارد الهام است. مثل یک میوه تازه یا شیر تازه است
اگر می خواهید کاری را انجام دهید همین الان شروعش کنید
نمی توانید آنرا در قفسه قرار دهید تا دو ماه بعد سراغ آن بروید
اگر روز جمعه موضوعی به شما الهام شد بی خیال آخر هفته تون شوید و وارد پروژه شوید
الهام یک چیز جادویی است ، انگیزش بخش است. تقویت کننده کارایی است. اما برای شما صبر نمی کند. اگر شما را گرفت ، شما هم آنرا رها نکنید و در کارتان از آن استفاده کنید.