خلاصه کتاب Rework – نوشته Jason Fried – قسمت نهم

افسانه احساس یک شبه

  • شما سریع پولدار نمی شوید
  • شما آنقدر خاص نیستند که همه کس سریعا به شما توجه کنند
  • هیچ کسی به شما اهمیت نمی دهد. حداقل هنوز نه.
  • آن داستانهای موفقیت که شما در مورد آن شنیده اید همه داستان نیست. آنها سالها تلاش کرده اند تا به موقعیت فعلی رسیده اند و خیلی محدود هستند کسانی که یک شبه به موفقیت رسیده اند و معمولا این موفقیت ها باقی نمی ماند.
  • این سخت است اما باید صبور باشید

  • شاید فکر کنید با استخدام یک شرکت روابط عمومی سرعت بیشتری بگیرید اما درد سر ایجاد نکنید. شما هنوز برای آن آماده نیستید. بعلاوه اینکه بسیار هم گران قیمت است.
  • بعلاوه شما هنوز هیچ نامی ندارید و داری محصولی هستید که هیچ کسی نام آنرا نشنیده است.
  • چه کسی میخواهد در مورد آن بنویسد؟
  • هر موقع شما تعدادی مشتری داشتید و یک تاریخچه داشتید ، یک داستان برای تعریف کردن دارید اما فقط لانچ کردن داستان به اندازه کافی خوبی نیست.
  • یادتان باشد که برندهای بزرگ بدون کمپین های تبلیغاتی کارشون را شروع کرده اند.
  • استارباکس ، اپل، نایک ، آمازون ، گوگل ، همه برند های عالی ای هستند و دلیل این خوب بودن فشار اولیه ارتباطات عمومی نبوده است.
  • از همین امروز شروع به ایجاد مخاطب کنید.

اول خودتون آنرا انجام دهید

  • هیچ وقت کسی را برای کاری استخدام نکیند تا زمانی که آن کار را اول خودتان انجام نداده باشید.
  • بوسیله این راه می توانید ماهیت آن کار را متوجه شوید
  • شما خواهید دانست که این کار چطور به خوبی قابل انجام است
  • به این وسیله متوجه می شوید که چطور برای آن شرح کار بنویسید و چه سوالاتی را در مصاحبه های کاری داشته باشید.
  • متوجه می شوید که یک فرد تمام وقت نیاز دارید یا یک فرد نیمه وقت یا اینکه باید اوت سورس کنید یا اینکه خودتون آنرا انجام دهید. (ترجیح با آخرین گذینه است اگر امکان پذیر باشد)
  • با این روش شما می توانید مدیر به مراتب بهتری باشید زیرا شما می توانید افراد را برای انجام کارها آموزش دهید.
  • در شرکت ۳۷ سیگنال ما نیروی مدیر سیستم استخدام نکردیم و یکی از ما تمام تابستان وقت گذاشت تا تعدادی سرور را راه اندازی کند. برای سه سال اول ، یکی از ما تمام کارهای مربوط به پشتیبانی مشتریان را انجام می داد. بعد از آن ما یک نفر نیروی اختصاصی برای پشتیبانی استخدام کردیم.
  • شما باید به همه ابعاد کار خود مسلط باشید. در غیر اینصورت ، در تاریکی پیچیده می شوید و آینده خود را در دستان دیگران قرار می دهید. این خیلی خطر ناک است

زمانی استخدام کنید که کار دارد آسیب می بیند

  • برای لذت استخدام نکنید
  • استخدام کنید که یک دردی را درمان کنید
  • همیشه از خودتون سوال کنید :
    • چه اتفاقی می افتد اگر من کسی را استخدام نکنم
    • آیا می توانیم با یک نرم افزار یا تغییر در ساختار این مساله را حل کنیم
    • چه اتفاقی می افتد اگر اینکار را انجام ندهیم؟
  • بطور مشابه وقتی یکی را از دست می دهید ، سریعا کسی را جایگذین نکنید.
  • ببینید چقدر می توانید بدون اینکه کسی را در آن موقعیت استخدام کنید طاقت بیاورید
  • شما معمولا متوجه می شوید که به اندازه ای که فکر می کردین به این تعداد نیرو احتیاج ندارید
  • زمان درست برای استخدام موقعی است که کارها بیشتر از میزانی است که بتوانید آنرا مدیریت کنید.

از خیر افراد خیلی عالی بگذرید

  • بعضی از شرکتها به استخدام اعتیاد دارند
  • زمانی که در مورد یک فرد خیلی عالی چیزی می شنوند ، یک سمت برای او اختراع می کنند تا بتوانند او را در آن سمت قرار دهند
  • از استخدام افرادی که به آنها احتیاج ندارید بگذرید حتی اگر فکر می کنید جذب آن فرد یک جذب بسیار عالی است.
  • زمانی که فردی را وارد مجموعه می کنید که کار مهمی برای انجام ندارد برای شما بسیار پر آسیب تر است
  • مشکل زمانی شروع می شود که شما افراد بیشتر از حد نیازتان دارید. مجبور خواهید بود برای این افراد کار اختراع کنید.

افراد غریبه در یک میهمانی

  • زمانی که به یک میهمانی می روید که همه افراد غریبه هستند ، صحبتها بسیار مسخره و خسته کننده است. مختصر صحبتی در مورد هوا ، ورزش ، برنامه های تلوزیونی و نظیر اون می شود. شما خجالت می کشید از اینکه بحثهای جدی یا بحث بر انگیز را مطرح کنید
  • یک میهمانی شام کوچک با دوستان قدیمی بسیار متفاوت است
  • صحبت های لذت بخش، بحثهای داغ انجام می شود و در انتهای شب شما احساس می کنید که شما واقعا کار با ارزشی را انجام داده اید.
  • زمانی که تعداد زیادی افراد را استخدام می کنید ، شما به سرعت مشابه همان میهمانی غریبه ها را تشکیل داده اید. و همه مجبور هستند که بطور مصنوعی مؤدب باشند.
  • شما نیاز به تشکیل محیطی دارید که همه احساس کنند به اندازه کافی امنیت دارند تا نظراتشون را بطور صادقانه بیان کنند
  • لذا با کندی دست به استخدام بزنید.

رزومه ها مسخره هستند

  • همه ما می دانیم که رزومه ها جک هستند
  • در آنها اغراق صورت میگیرد
  • هیچ راهی هم برای اثبات این ادعا ها وجود ندارد.
  • بدتر از همه اینکه آنها به راحتی قابل ایجاد است. هر کسی می تواند یک رزومه عالی تنظیم کند
  • اینها یک نوع دیگر از spam ها هستند. هیچ کدام اهمیت نمی دهند که چطور شغل شما را ارتقاء دهند.
  • اگر فردی رزومه خود را برای ۳۰۰ شرکت ارسال کرده است بدانید که این یک جای کارش ایراد دارد . او نیامده شرکت شما را پیدا کند و نمی داند تفاوت شرکت شما در چیست
  • اگر شما با این آشغال (رزومه) بخواهید استخدام کنید ، یک نکته مهم در استخدام را رعایت نکرده اید.
  • در حالی که شما به فردی احتیاج دارید که به شرکت شما، محصول شما ، مشتریان شما و شغل شما اهمیت دهد.
  • چطور اینکار را انجام دهیم
    • قدم اول دقت به صفحه اول (cover Page) رزومه است تا ببینید با شما و شرکت شما ارتباط بر قرار می کند یا خیر
    • به واکنش دل تون اعتماد کنید. اگر اولین پاراگراف شما را جذب نکرد ، دومین پاراگراف به سختی می تواند این کار را انجام دهد . اگر در سه پاراگراف اول نتوانست قلابی برای شما ایجاد کند قطعا گذینه مناسبی برای جذب نیست. اگر حس می کنید فرصتی برای جذب این فرد هست وارد گام بعدی یعنی مصاحبه شوید.

سالهای تجربه بی ربط هستند

  • ما همه مون آگهی های استخدام را دیده ایم که نوشته اند “حداقل پنج سال تجربه ضروری است”. این ممکن است به شما یک عدد بدهد اما هیچ چیز دیگری به شما منتقل نمی کند
  • البته یک تجربه پایه ای اولیه برای استخدام، ایده خوبی است
  • این معقول است که یک نفر با ۶ ماه یا یکسال تجربه جذب شود. در این مدت فرد می تواند روش کار را یاد بگیرد یا با ابزار های مرتبط بتواند کار کند اما بیش از این زمان ، نمودار یکنواخت می شود. تفاوت یک فرد با ۶ ماه تجربه و ۶ سال تجربه بسیار کم خواهد بود. تفاوت واقعی بر اساس شخصیت ، هوش و اهداف شخصی ایجاد می شود.
  • اهمیت واقعی در این است که شما چقدر خوب می توانید آن کارها را انجام دهید

تحصیلات رسمی را فراموش کنید

“من هرگز اجازه نمی دهم که مدرسه رفتن، نشان دهنده یادگیری من باشد” مارک تواین

  • شرکتهای زیادی هستند که در استخدام خود به نیازمندی تحصیلی خاص احتیاج دارند.
  • آنها فقط کسانی را استخدام می کنند که مدرک کالج داشته باشند (گاهی در یک فیلد خاص)
  • یا معدل مشخصی در گواهی تحصیلی داشته باشند
  • اینها را ول کند
    • افراد باهوش زیادی هستند که در کلاس درس خوب نیستند
    • ۹۰ درصد مدیر عامل های ۵۰۰ شرکت اول آمریکا مدرک لیسانس خود را از کالج یا دانشگاههای مشهور نگرفته اند
  • چیزی که در دانشگاه به اشتباه یاد می دهد اینهاست :
    • داکیومنتهای طولانی تر مهم تر هستند
    • یک لحن رسمی بهتر از لحن محاوره ایست
    • استفاده از کلمات بزرگ ، موثر است
    • باید تعداد کلمات خاصی در هر صفحه داشته باشید تا یک نکته را بیان کنید
    • فرمت همان مقدار مهم است که محتوا اهمیت دارد
  • افراد معمولا عادت بدی که در مدارس یاد میگیرند را ادامه می دهند. این فقط محدود به نوشتن نیست. بسیاری از عادتهای دانشگاهی در بیرون از دانشگاه به هیچ دردی نمی خورد.

همه کار می کنند

  • با یک تیم کوچک ، شما به افرادی نیاز دارید که کارها را انجام دهند و نه افرادی که کارها را محول کنند.
  • همه باید در تولید باشند . شما باید از استخدام کسانی که فقط بلد هستند کار محول کنند پرهیز کنید. آنها عاشق این هستند که به بقیه بگویند چه کاری باید انجام دهند. آنها عاشق این هستند که افراد را در جلسات مدتها نگه دارند. در واقع جالسات بهترین دوست اینگونه افراد هستند.

مدیران یک استخدام کنید

  • مدیران یک افرادی هستند که با اهداف خودشون وارد می شوند و آنها را به اجرا در می آوردند.
  • آنها به کنترل روزانه احتیاج ندارند و کارهایی را می کنند که یک مدیر انجام می دهد – اختصاص کارها به اعضای تیم، مشخص کردن اینکه چه کاری باید انجام شود.
  • این افراد مسیر خودشون را، خودشون مشخص می کنند و شما را درگیر نمی کنند. اگر آنها را تنها بگذارید ، شما را با آنچه تکمیل می کنند ، شگفت زده خواهند کرد.
  • چطور این افراد را شناسایی کنیم ؟
    • به سابقه کاری شون نگاه کنید.
    • این افراد کارهایی را برای خودشون انجام می دهند یا پروژه هایی را لانچ کرده اند.
  • شما به فردی نیاز دارید که بتوانید یک چیز را از صفر انجام دهد و خودش به آن نظارت داشته باشد. استخدام این افراد به شما و باقی تیم کمک می کند که به باقی کارها رسیدگی کنند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + 8 =